روش مطالعه زبان انگلیسی

مطالعه

اگر اول سال از من می‌پرسیدید در کنکور کدام درس را از همه بالاتر خواهی زد، می‌گفتم زبان انگلیسی؛ اما در کنکور، پایین‌ترین درصدم (79%) مربوط به زبان بود! شاید علت این امر، این بود که در سال کنکور تقریباً به زبان هیچ بهایی ندادم و فقط گاهی مقداری زبان می‌خواندم. در روز کنکور نیز 4 تا غلط زدم که اصلاً فکر نمی‌کردم این طور بشود؛ پس به شما توصیه می‌کنم هیچ درسی را دست‌کم نگیرید.

1. حتماً کلِ هر دو کتاب سوم و پیش‌دانشگاهی را با دقت بخوانید و لغت‌های مهم را مشخص کنید.

2. مطالب مربوط به قواعد را از 2 کتاب درآورید و در جایی جداگانه بنویسید و هر چند وقت یک بار آن‌ها را مرور کنید.

3. سعی کنید خودتان لغت‌هایی را که در کتاب مشخص کرده‌اید در دفترچه‌ای وارد کنید و هر بار که زبان می‌خوانید لغت‌های جدید را به آن اضافه کنید و اصطلاحاً update کنید.

می‌توانید برای این قسمت‌ها از کتاب‌های کمک‌آموزشی معتبر هم استفاده کنید. هر چند اگر خودتان یک بار این کار را انجام دهید، هم خیالتان راحت می‌شود و هم بهتر و سریع‌تر یاد خواهید گرفت.

4. یکی از مشکل‌های اصلی من در روز کنکور مربوط به Reading و Cloze test بود. به شما توصیه می‌کنم این 2 قسمت را زیاد کار کنید. حتماً سؤال‌های مربوط به این 2 قسمت را از کنکورهای سال‌های گذشته پاسخ دهید و کامل یاد بگیرید. هر چه می‌توانید از این جور تست‌ها پیدا کنید (البته استاندارد) و آن‌ها را حل کنید.

روش یاد گیری لغات

شما چه تعداد لغت انگلیسی بلد هستید؟ این سؤالی غیرمنصفانه است؛ زیرا امکان ندارد که بتوان جواب دقیقی به آن داد. شمارش تعداد لغاتی که یک فرد می‌داند مشکل است. یک اشکال در تعریف "کلمه" وجود دارد. آیا ما باید am , is , are , was , were , be  را شش کلمه‌ی مختلف محسوب کنیم؟ چنان‌چه دانش‌آموزیبداند که "spring" نام یک فصل است اما نداند که این کلمه به معنی چشمه یا پریدن یا قسمتی از ساعت مچی نیز هست، آیا می‌توان فرض کرد که این شخص معنی کلمه‌ی spring را می‌داند یا فقط یکی از چند معنی مختلف لغت را می‌داند؟

مشکل دیگر در تعریف کلمه "دانستن یا بلد بودن" است. ممکن است شخصی معنی یک کلمه‌ی خاص را هنگام خواندن بفهمد، ولی هرگز آن را در صحبت و نوشته‌های روزمره‌ی خود به کار نبرد؛ آیا می‌توان گفت که او آن لغت را بلد است؟

بسیاری از کتاب‌های مخصوص از روش شمارش لغت استفاده می‌کنند. این روش برای کنترل تعداد لغاتی است که برای هر سطحی از معلومات استفاده می‌شود و نیز به صورتی نظام‌مند، کلمات جدید را به میزان معینی معرفی می‌کند. به این ترتیب در پایان یک کتاب ممکن است ادعا شود که "شما اکنون 1248 کلمه می‌دانید"! این ممکن است دلگرم‌کننده باشد اما صدق این جمله بستگی به تعریف کلمه‌ی "دانستن" و "لغت" دارد.

ساخت لغت

اگر شما اطلاعاتی درباره‌ی طرز تشکیل بسیاری از لغات انگلیسی داشته باشید، یادگیری معنی و کاربرد آن‌ها در زبان انگلیسی می‌تواند راحت‌تر و حتی لذت‌بخش باشد. ریشه‌ی یک لغت شکل اصلی آن است؛ یعنی عنصر اساسی که در همه‌ی اشکال دیگر لغت مشترک است. پیشوند شکلی است که در ابتدای ریشه و پسوند شکلی است که در انتهای ریشه قرار می‌گیرد. به عنوان مثال کلمه‌ی "measure" ریشه است.

در کلمه‌ی "measurable" پسوند  ableبه ریشه که measure است، اضافه شده است.

در کلمه‌یimmeasurable""،im یک پیشوند محسوب می‌شود.

پیشوند معمولاً معنی یک کلمه را تغیر می‌دهد؛ برای مثال پسوندable  فعل را به صفت تبدیل می‌کند:

(breakable, enjoyable) یا پیشوند im معنی کلمه را متضاد می‌کند: measurable به معنی قابل اندازه‌گیری و immeasurable  به معنی غیر قابل اندازه‌گیری است. زبان انگلیسی از این روش ساخت لغت بسیار سود می‌برد.

تغیر دادن اجزای کلام

توجه کنید که یک پسوند معمولاً کلمه را از یک نوع دستوری به نوع دیگر تبدیل می‌کند. شما اغلب از فرم پسوند نوع دستوری کلمه را در مقایسه با بقیه‌ی اشکال آن تشخیص می‌دهید. مثلاً imagine (فعل)،imagination  (اسم)، imaginative (صفت) وimaginatively  (قید).

شما با یاد گرفتن بعضی از این پسوندهای رایج و این‌که آن‌ها چگونه یک مقوله‌ی دستوری را به مقوله‌ی دیگری تبدیل می‌کنند، خزانه‌ی لغات خود را می‌توانید گسترش دهید.

منبع: قلم چی

اگر این مطلب برای شما مفید بود، با اشتراک آن در صفحات اجتماعی و یا فشردن دکمه گوگل پلاس (g+1) از ما حمایت کنید. همچنین اگر مایلید از ارسال مطلب جدید در وبلاگ مطلع شوید، ایمیل خود را در بخش عضویت وبلاگ وارد کنید.